جوشکاری در روزگار باستان

ساخت وبلاگ

جوش:

در گذشته فلز كاران براي جوش دادن فلزات و ساخت زينت‏آلات از موادي چون بوره و نشادر استفاده مي‏كردند. بوره در فرهنگ دهخدا چنين تعريف شده است. چيزي است مانند نمك و آنرا زرگران بكار برند. ( برهان) ( آنندراج).

نوشادر ـ نشادر: ملحي است جامد و متبلور و بي‏رنگ و بو كه از تركيب جوهر نمك ( اسيد كلريدريك) و آمونياك ( CINH4) طعم آن زننده است و در آب گرم بخوبي حل مي‏شود. در سفيدگري و لحيم كاري مورد استعمال دارد و در صنايع مختلف و پزشكي نيز از آن استفاده مي‏كنند.

يكي از عقاقير ارباب صنعت كيميا است و آن بر دو نوع است: معدني و مصنوعي.

معدن او در بلاد حاره مثل حبشه و قطعات آن مانند شوره يافت مي‏شود و مائي از آن آبي است كه چون به دست حركت بسيار دهند كف مي‏كند و از جوشاندن آن آب قطعات سفيد بر روي آن بسته مي‏شود. در نواحي اصفهان آب مذكور موجود است و گويند در جبال خراسان نيز مي‏باشد و مصنوعي آن از دودهاي كثيف حمام است رنگ آن اغبر است و از دود تصعيد مي‏شود ( تحفه حكيم مومن) معدن آن كوهي است در نواحي سمرقند و نيز كوهي است در نزديكي دمندان كه از توابع كرمان است و در آن كوه غاري است و از غار بخاري برمي‏آيد و منجمد مي‏شود و اين قسم بهترين اقسام است و اين قسم نوشادر اعلي است و به آن پيكاني گويند ( انجمن آرا).

و قسم ديگر از خشت‏پزي و گلخن حمام حاصل مي‏شود و آن را ارباب صنعت عقاب و مشاطه گويند و عربان ملح بوتيه خوانند ( برهان قاطع).            

 

يكي از معاني بسياري كه در زبان فارسي مي‏توان براي جوش يافت، اتصال و پيوند مي‏باشد.

«جوش خوردن: لحيم شدن. ملتهم شدن دو چيز .

پيوسته شدن استخوان پس از شكستگي (يادداشت به خط مرحوم دهخدا)

جوش دادن : لحيم كردن

لحيم كردن : وصل كردن اجزاءفلزي يا فلزي به فلز ديگر»

«لحيم:  صاحب آنندراج گويد : بايد دانست كه در عربي مادة لحم مخصوص به معني اصل و پيوند است چنانچه در قاموس لحم به معني محكم كردن و مضبوط كردن چيزي و در صراح ملاحمه به معني بر چسفانيدن دو چيز و لحم به معني مردپر گوشت و فربه و به اين تقدير لحيم به معني پيوند كننده باشد و اين مجاز است.

لحيم كاري :  عمل پيوند ظروف مسي و برنجي و....

لحیم کردن :پیوند کردن ظرف مسی وبرنجی وظروف فلزين شكسته را گويند.

جوش دادن : Snoder پيوست فلزي به فلز ديگر.بوسيله لحيم مثلا با تنكارالصاغه و غيره "تنكار: (ت) دارويي باشد كه طلا و نقره و مس و برنج و امثال آنرا بدان پيوند كنند و آن معدني و مصنوعي هر دو باشد. معدني از چشمه برمي‏آيد و مانند برف و يخ، و مصنوعي آنست كه يك جز و نمك و يك جز و قليا و سه جزو پوره در ديگ ريزند و شير گاوميش، آن مقدار كه اجزاء را بپوشاند، در ديگ كنند و چندان بجوشانند كه سخت شود و آنرا بعربي ملح الصناعه خوانند". (برهان)[1]

ـ نوعي است از نمك بورقي (Borax ) و آن به ذوب طلا و نرمي آن كمك كند. قسمتي از آن معدني است كه با طلا و مس در جوانب معدن يافت مي‏شود...."

"لحام Liham: جوش، لحيم، لحيم كاري، درز، نقطة لحيم، محل جوش خورده

لحام: Lahham: جوشكار، لحيم‏كار."

امروز جوش بعنوان يك صنعت داراي قلمروي مستقل است، اما در گذشته جوش يك روش جهت كار با فلز بود كه در كنار ذوب و ريخته‏گري، جهت ساخت و شكل دادن به فلز بكار مي‏رفته است.

            آثار جوش را در اشياء فلزي بدست آمده از حفاريها به و فور مي‏توان يافت، بخصوص در رابطه با اشياء تزئيني فلزي، كه در كمال ظرافت، قطعات مختلف و كوچك به هم جوش داده شده تا شيئي زيبا خلق شود.

            بررسي آثارفلزی بدست آمده از حفاريهای:

1ـ مارليك  2ـ املش  3ـ كلاردشت  4ـ خوروين   5- حسنلو  6 – لرستان  7 – هخامنشی و8- .........می تواند چگونگی  استفاده از لحیم وپرچ وجوش را روشن نماید .

افسون نیک پور

 


[1] - لغت نامة دهخدا جلد 5

شعار روز جهانی موزه در سال ۲۰۱۸...
ما را در سایت شعار روز جهانی موزه در سال ۲۰۱۸ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsoonhonar بازدید : 108 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 22:26